دوستان عزیز و گرامی سلام...با توجه به اینکه سال جدیدی در راه هسته،ما هم خواستیم آدرس وبلاگو عوض کنیم.آدرس جدید:
www.googoori-magoori.mihanblog.com
از این به بعد به آدرس بالا سر بزنین ممنون
دوستان عزیز و گرامی سلام...با توجه به اینکه سال جدیدی در راه هسته،ما هم خواستیم آدرس وبلاگو عوض کنیم.آدرس جدید:
www.googoori-magoori.mihanblog.com
از این به بعد به آدرس بالا سر بزنین ممنون
هر سال تو این لحظه ها حالم همینه؛انگار که غرق یک حس اضطرابم
چند ساعتِ دیگه درست یک سال میشه که نمیتونم بخوابم
هر سال تو این لحظه ها حالم همینه،انگار سرریزم از احساس رسیدن
حس میکنم بدجور نزدیکی به خونه وقتی مردم بوی عیدی گوش میدن
حوای خوبم چیدن یک سیب که هیچ،من پشت ردت تو دل آتیش میرم
حس میکنم آدم به دنیا اومدم تا این سیب و از دستای تو عیدی بگیرم
تنها زمان سال که هم خوبه حالت،هم با خودت درگیر حس دردی عیده
کاری ندارم عید برمیگردی یا نه تو هر زمان سال که برگردی عیده
هفت سین امسال و کنار آینه چیدم تا لحظه لحظه جای خالت و ببینم
تقویم امسالم تموم شد بسه برگرد،تنها محاله پای این سفره بشینم
حوای خوبم چیدن یک سیب که هیچ،من پشت ردت تو دل آتیش میرم
حس میکنم آدم به دنیا اومدم تا این سیب و از دستای تو عیدی بگیرم
دوستان عزیزم اگه دوست داشتین،هر خاطره خوب و بدی که از سال 92 دارین رو بنویسین...
سلام دوستان گلم...امیدوارم حالتون خوب باشه و مثل من غمگین نباشین...دیگه روزاهای آخر سال 92 رو داریم پشت سر میزاریم...امیدوارم سال 93 مثل سال 92 ناراحت کننده نباشه...این سال 92 یهو اومد و چند تا از عزیزامو باخودش برد و رفت...نفهمیدیم چی شد و چجوری گذشت...یک سال پیرتر شدیم...امیدوارم عید خوبی داشته باشین وموفق و سربلند باشید
رعد همی زند دُهُل،زنده شده است جزء و کل * در دل شاخ و مغز گل بوی بهار میکشد
آنکه ضمیر دانه را علت میوه میکند * راز دل درخت را بر سر دار میکشد
لطف بهار بشکند رنج خمار باغ را * گرچه جفای دی کنون سوی خمار میکشد
"مولانا"
عمر آبشار،صرف پایین آمدن از آب میشود.
مسافری منزوی هستم؛همسفر تنهایی.
تصویر عزیزت را در آیینه دلم دارم و نمیتوانم به یادت نباشم.
وقتی نیستی چهره ات را در آیینه دلم بدون تصویر خودم میبینم.
فراز کوهستان شرمنده سرچشمه است و سرچشمه همسفر رودخانه نیست.
دریای تشنه نمیتواند خودش را باآب رودخانه ها سیراب کند.
آبروی کوهستان را خشکسالیها میبرند.
آبرو،آبِ جو نیست؛آب ِ"رو"است.
آبرو،آبِ جو نیست؛آبِ روان خیلی هاست که خودرا آبرومند میگیرند.
آبمان در بستر خشک رودخانه مان غروب کرده است.
برآمدن آفتاب طلوع بیداری است و ما گمشده در خواب هایمان.
وجدانم را گم کرده ام؛چون خطایی فاحش را چند بار تکرار کرده و خودم را تصحیح(اصلاح)نکردم.
خیالبافی خوارم کرده است؛عینهو یک انگل بیکاره پشت در نشین مردم.
در فیلم زندگی ام فقط و فقط سیاهی لشکرم.
آنگه در ظلمت مینویسد،قلمی از نور باید داشته باشد.
در هیچ روزی نور را نمیتوان نادیده گرفت.
در شبها این ستارگانند که میدرخشند و شبِ مهتابی محصول ماه است.
محمدعلی آزادیخواه
مهربانی هزینه ای ندارد،ولی برخی هزینه نامهربانی را با کمال میل می پردازند...
*
عشق،چشم و گوش عاشق را به نفع معشوق مصادره میکند...
*
تا زمانی که هستی،کاری کن!وقتی که رفتی دیگران باید برایت کاری کنند...
*
جوانی که میمیرد،نوبت را رعایت نمیکند...
*
در ماجرای مرگ عزیزان،با شیون نمیتوان مرگ عزیزی را به تأخیر انداخت؛اما طعنه مردم را چرا...
*
جنگها بر اثر توهم بوجود می آیند و دوستیها بر اثر تفاهم...
*
اگر نانت را از آسمان بخواهی آن را در زمین خواهی یافت؛ولی اگر آن را در زمین بجویی در آسمان هم پیدا نخواهی کرد...
*
سخن تلخی که تو را به خود نزدیک تر کند،بهتر است از سخن شیرینی که تو را از خودت دور تر نماید...
*
روزی که مرا به زادگاهم تبعید کنند از شادی در پوستم نخواهم گنجید...
*
عشق بارانی است که جلوی خشکسالی دلها را میگیرد...
*
تا ابد میتوان خندید،اما تا همیشه نمیتوان گریست...
*
همیشه آمار دشمنانی که در ذهن خود ساخته ایم،بیشتر از کسانی هستند که با ما دشمنی میکندد...
*
زخم زبان تنها زخمی است که مرهم ندارد...
*
از کنار کسی که گذشت نداشته باشد،باید به آرامی گذشت...
*
فرمان زندگیتان را بدست دیگران نسپارید،چرا که آنها به پیچ و خم های جاده زندگی شما آشنا نیستند...
پ.ن(پی نوشت):توی نظرسنجی جدید شرکت کنین...خواهشا...
سلام...چقدر این دنیا بی رحمه...سه شنبه پیش یه خبر بد بهم دادن که خیلی حالم گرفته شد...خلاصه که الانم حالم خیلی خوب نیس...حالم از این دنیا بهم میخوره...ببخشید اگه ناراحت شدین...
بگذر زمن ای آشنا جون از تو من دیگر گذشتم
دیگر تو هم بیگانه شو چون دیگران با سرگذشتم
میخواهم عشقت در دل بمیرد
میخواهم تا دیگر در سر یادت پایان گیرد
بگذر زمن ای آشنا چون از تو من دیگر گذشتم
دیگر تو هم بیگانه شو چون دیگران با سرگذشتم
هر عشقی میمیرد خاموشی میگیرد
عشق تو نمیمیرد
باور کن بعد از تو دیگری درفلبم جایت را نمیگیرد
نامم را پدرم انتخاب کرد،نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم،دیگر بس است،راهم را خودم انتخاب میکنم...
\"دکتر شریعتی\"
دیروز همسایه ام از گرسنگی مرد...در عزایش،گوسفندها سر بریدند...
"دکتر شریعتی"
دیروز ساعت ده بهم خبر دادن داداش یکی از دوستای صمیمیم توی جاده کرمون تصادف کرده و مرده...خیلی حالم بد شد...ریختم بهم...امروز هم مراسم ترحیمش(همون پرسه)بود..من و با چن تا از بچه رفتیم اونجا...بیچاره پدر و مادرش،خودشونو کشتن...به هر حال امسال سال نحسی بود...خیلی از عزیزامونو از دست دادیم...
ببخشید اگه ناراحتتون کردم...
وی چت که فیلتر شد،واتس آپ و لاین و وایبر و کوکو و تانگو تا ساعتی دیگر فیلتر میشن؛قراره اس ام اس ها رو هم قطع کنن،بعدش موبایل ها رو جمع کنن،بعدش تلفن خونه ها رو قطع کنن،بعدش مخبراتو منفجر کنن،بعدش همه به گذشته برگردی،دیگه باید با دود به هم علامت بدیم...
اونوقت میگن چرا جهان سومی هستیم...ای خدا...
یه نظرسنجی گذاشتم راجع به همین موضوع...توش شرکت کنین...
سلام دوستان!حالا وقت اینه که بگین شب یلداتون چطور بود؟؟؟؟زود،تند،سریع
جواب بدین ها!!!منتظرم
اندوهت را برگ ها بسپار تا باد پاییزی آنرا ببرد،آخرین لحظه های پاییزت پر از خش خش آرزوی های قشنگ
یلدا پیشاپیش مبارک
نور را نمیتوان نادیده گرفت.
اگر معمار خودت باشی،بهترین مهندس روزگاری.
میگویی وقت میگذرد-نه،این ماییم که میگذریم.
کسی که عمرش از وقت های تلف شده شکل یافته؛انگار هرگز به دنیا نیامده است.
دلم برای کسی میسوزد که با دود سیگارش،آتش جهنم را به سینه اش میکشاند.
همه سیگار ها با آتش جهنم روشن میشوند.
زندگی از دَرِ خروجیش،جسد سیگاری ها را به جهنم شلیک میکند.
دلم برای پرنده پیری میسوزد که جسد پرواز را گام زنان به دوش میکشد.
با زندگی چنان کنار بیا که جسدت را نابهنگام از درِ خروجیش به جهنم شلیک نکند.
آخ از دست روزگار که ابر ها پس از مرگ سرچشمه ها باریدند.
پرنده پیر لبریز از پرواز های کهنه است.
پرنده پیر آرزوی پرواز های نو را به گور میبرد.
معجزه را ببینید که شب تصویرش را بدونِ چراغ در آیینه میبیند.
فریاد در انبوهِ سکوت ها زندانی است.
گربه تشنه،نه ماهی نوش جان میکند و نه سر در پیِ موش میگذارد.
آدم معتاد حتی سر سوزنی از خودش هم حرفشنوی ندارد.
آب تشنه،هیچ گّلی را سیراب نمیکند.
محمدعلی آزادیخواه
امروز،روز خیلی بدی بود،یه خبر بد بهمون دادن...
سلام دوستان و عزیزان
این هفته بدترین هفته عمرم بود!چرا؟؟؟چون که:
شنبه:امتحان ریاضی خیلی خیلی سخت!
یکشنبه:امتحانزبان خیلی خیلی سخت!
دو شنبه:امتحان ادبیات فارسی خیلی خیلی سخت!
سه شنبه:امتحان نداشتیم
چهار شنبه:دبیر ورزشمون خیلی ما رو اذیت میکنه،10_20 دور،دور زمین ورزش میدوییم!
خدا هفته بعد رو بخیر کنه!!!
تعداد صفحات : 3